منطقه آزاد سیستان، سراب توسعه / عملگی مدرن!
سیستان سالهای طولانی است که درگیر معضلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. طی دو دهه اخیر دریاچه هامون به عنوان محل اصلی درآمد، اشتغال و حیات مردم منطقه بود خشک شد؛ از فقر گرفته تا بحرانریزگرد در منطقه شایع شد و زندگی گوارا در سیستان به تقلایی تلخ برای زنده ماندن تنزل پیدا کرد. ناگفته نماند که مهاجرت هزاران نفر از مردم این منطقه هم مزید بر معضلات شد.
این شرح حال به همراه گسترش فقر ناشی از بین رفتن مشاغل سنتی و بومی وابسته به آب هامون و هیرمند، باعث شد که ایجاد منطقه آزاد سیستان مورد توجه قرار بگیرد و از سوی نخبگان بومی و کشوری به عنوان یکی از مطالبات اصلی مردم سیستان در رسانهها مطرح شود.
مجتبی جهانتیغ، پزشک، عدالتخواه و فعال اجتماعی استان سیستان و بلوچستان در گفتگو با خبرنگار دانشجو در خصوص تردید عدهای از نخبگان در خصوص پیشبرد منطقه آزاد سیستان میگوید: متاسفانه طی سالها انتظار، نقد و بررسی طرح منطقه آزاد سیستان را از سوی کارشناسان مشاهده نکرده ام. این سکوت و بی تفاوتی کارشناسان، ساختار مناسبی را برای پیشرفت منطقه ترسیم نمیکند.
وی میگوید: پرسشها و نکات متنوعی درباره منطقه آزاد سیستان قابل طرح است. پرسشهایی که ما را متوجه نبود زیرساختها در تدوین و اجرای طرحهای توسعهای در سیستان و استان و حتی کشور میکند. ایجاد منطقه آزاد سیستان دارای فواید و تبعاتی است. آیا این فواید عمومی است یا خصوصی؟ آیا ساز و کار هدایت فواید به منطقه و عام مردم تهیه شده است یا نه؟
احداث منطقه آزاد تجاری سیستان در خلاء و صرفا بروی کاغذ رخ نمیدهد
به گفته جهانتیغ ، مساله احداث منطقه آزاد تجاری سیستان در خلاء و صرفا بروی کاغذ رخ نمیدهد؛ بلکه بر بستری از شرایط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و زیست محیطی حاکم بر منطقه رخ داده و نیز دارای تبعاتی در این زمینه ها میباشد ، که بررسی همه موارد نیازمند مشارکت گسترده مردم و نخبگان است. عدم نظرخواهی و مشارکت مردم در تهیه برنامهها، مسالهای است که غفلت از آن در اجرای طرحهای توسعهای سیستان نمود چشمگیری دارد و باعث ایجاد چالشهای جدی برای این طرحها با وجود هزینه هنگفت از بیت خواهد شد.
این فعال عدالتخواه در ادامه میگوید: الگوی توسعه استان سیستان و بلوچستان نخبه سالار، از بالا به پایین و دیکتهای است. طرح منطقه آزاد سیستان نیز از معضلاتی رنج میبرد و سال هاست که به عنوان مطالبه عمومی تکرار میشود ، بدون اینکه مسئولان توجهای داشته باشند.
نبود زیرساختهای نهادی سیاسی: شفافیت و پاسخگویی
سیستان همانند کاستی در زیرساختهای اقتصادی، دارای کمبودها و آسیبهای جدی در حوزه زیرساخت سیاسی است. فرهنگ سیاسی منطقه سیستان مثل سایر نواحی کشور از مساله طایفه گرایی و خویشاوندسالاری به جای شایسته سالاری رنج میبرد. جهانتیغ میگوید: با توجه به فرصتهای شغلی اندک در سیستان، مردم و جوانان به بیگاریها به عنوان کارگری در مناطق آزاد تن خواهند داد.
به گفته این فعال اجتماعی ، هیچ تضمینی برای نشت عواید ایجاد منطقه آزاد برای مردم وجود ندارد. قطعا منطقه آزاد فرصتهای جدید اقتصادی در منطقه ایجاد میکند، اما نه بر اکثریت، بلکه برای اقلیت. ذی نفعان اصلی مناطق با توجه به قوانین حاکم مانند معافیتهای مالیاتی ، صاحبان سرمایه و نفوذ هستند. همچنین در نبود شفافیت و پاسخگویی مجوزها به طبقات ممتاز و صاحب نفوذ منطقه واگذار می شود؛ داستانی که مردم سیستان و بلوچستان با آن آشنایی کامل دارند.
تبعات و امکان سنجی موفقیت منطقه آزاد سیستان
به گفته کارشناسان، ساختار فعلی مناطق آزاد و ساختار بیمار اقتصاد از موانع تحقق اهداف اقتصادی طرح منطقه آزاد سیستان است. مجتبی جهانتیغ عنوان میکند: پیشنهاد دهندگان طرح چه ایده جدیدی برای اصلاحات ساختاری در مناطق آزاد در نظر دارند که منطقه آزاد سیستان اولین منطقه آزاد موفق تجاری و تاریخ مناطق آزاد اقتصادی در کشور باشد؟ تاکنون با وجود گذشت سالها از طرح این برنامه، هیچ آسیب شناسی و راه کاری از سوی پیشنهاددهنگان این طرح برای شکست طلسم سه دهه ایجاد مناطق آزاد در جای جای کشور به صورت رسمی و مستدل منتشر نشده است. مناطق آزاد علی رغم معافیت مالیاتی برای سرمایه داران و لغو قانون کار برای کارگران ، فقط در مرحله انباشت سرمایه و ثروت برای سرمایه داران فعال بوده و بازتوزیع و سرریزی به نفع عام مردم نداشته است.
منطقه آزاد چابهار، عبرت یا الگو؟!
بررسی منطقه آزاد چابهار به عنوان دیگر منطقه آزاد استان سیستان و بلوچستان میتواند راه گشا باشد. چابهار را به عنوان رکوردار حاشیه نشینی از نظر نسبت جمعیت در کشور، می توان به آسیبهای نسخههای توسعه اقتصادی در سطح ملی و محلی طی سه دهه اخیر مثال زد.
جهانتیغ میگوید: شهرستان چابهار در دهه هفتاد در حالی منطقه آزاد اعلام شد که هنوز هیچ کدام از پیش شرط های توسعه اقتصادی را نداشت. در آن زمان چابهار فاقد فرودگاه، بزرگراه و راه آهن بود و همچنین دچار فقر شدید از نظر امکانات زندگی مانند دسترسی به آب لوله کشی، برق، گاز، امکانات بهداشتی و درمانی و حداقل سرانههای آموزشی و امکانات تحصیل بود که کماکان ادامه داشته و در برخی شاخصها مثل سرانه تخت بیمارستانی (یک سوم میانگین کشور) و سرانه آموزشی و دسترسی به آب لوله کشی در کشور کمترین است؛ لذا ایجاد منطقه آزاد در مناطق محروم بدون توسعه همه جانبه منطقهای محکوم به شکست است. چابهار حالا به لطف این غفلتها رکوردار حاشیه نشینی به نسبت جمعیت در کشور است.
زمین خواری و گران شدن زمین و اجاره، جذابیت کاذب اقتصادی و مهاجرت روستاییان مجاور برای محدود فرصتهای شغلی عمدتا کارگری، تسلط سرمایه داران غیربومی بر فرصتهای اقتصادی گردشگری منطقه از سایر تبعات منطقه آزاد شدن چابهار بوده است؛ تبعاتی که برای منطقه آزاد سیستان و هر منطقه آزاد دیگری در هر کجای کشور وجود داشته است.
به گفته جهانتیغ با توجه با بازده بالای سرمایه زمین و مسکن در کلان شهرها، سرمایههای خرد و پس انداز از مناطق محروم جارو شده و به کلان شهرهای هم جوار مانند مشهد و تهران با بالاترین نرخ رشد قیمت مسکن منتقل می شود؛ لذا بخش خصوصی چه بومی چه غیر بومی با دغدغه حداکثر سود در کمترین زمان، با توجه به نرخ بالای تورم طی سه دهه اخیر سرمایه گذاری بر مسکن و مستغلات، خرده فروشی و توزیع گری، دلالی و واسطه گری، بازارهای پر سود تر، چون بازار سرمایه، دلار، طلا، خودرو و سپرده بانکی را ترجیح میدهد.
شرایط موفقیت منطقه آزاد اقتصادی سیستان
با توجه به آسیب شناسی زیرساختهای نهادی سیاسی و اقتصادی سیستان و ساختار فعلی مناطق آزاد و ساختار کلی اقتصاد کشور و منطقه آزاد چابهار ، مجتبی جهانتیغ از ۸ اصل به عنوان پیش شرط موفقیت منطقه آزاد یاد کرد.
۱- تسریع روند تکمیل زیرساختهای ترانزیتی: تسریع احداث خط راه آهن چابهار زاهدان زابل، تسریع احداث بزرگراه زاهدان زابل، تسریع گازرسانی به منطقه سیستان، ایجاد خطوط بین المللی پروازهای فرودگاه زابل بین کشورهای تجاری مقصد منطقه (پاکستان، افغانستان و آسیای میانه)، سیستان و چابهار.
۲- لغو قانون معافیت مالیاتی مناطق آزاد جهت سهیم کردن مردم منطقه در سود فعالیت اقتصادی منطقه آزاد و ایجاد منبع درآمد جهت تقویت سرمایه گذاری انسانی و توسعه زیرساختهای آموزشی مهارتی بهداشت و درمان و اشتغال در منطقه.
۳- لغو معافیت مناطق آزاد از قانون کار و حداقل حقوق برای جلوگیری از ایجاد پدیده شاغلین فقیر و بیگاری به جای بیکاری؛ چرا که تجربه این معافیت در مناطق آزاد فعلی ایجاد وضعیت معیشتی اسفناک برای کارگران این مناطق بوده و کمکی به تامین اشتغال شایسته با حقوق مکفی جهت تامین نیازهای اساسی زندگی نمیکند.
۴- سرمایه گذاری بر ارتقا توان تولیدی منطقه، تجاری سازی، برندسازی، آموزش و توامند سازی جوامع محلی برای راه اندازی تعاونیهای صادرات محور، چه کشاورزی چه صنعتی.
یکی از بختهای منطقه سیستان برای موفقیت، شدت صادرات به جای واردات است. عمده مناطق آزاد قبلی به دلیل دلار ارزان، سکوی واردات شده بودند و صادرات سود چندانی نداشت، اکنون با دلار گران، صادرات دارای درآمد بالایی است. اما چون در سیستان عمده مشاغل کشاورزی معیشتی و دامداری سنتی و محصولات جالیزی است و تولید کالای صنعتی وجود ندارد، بهره چندانی با این ساخت اقتصادی نمیبرد؛ مگر اینکه برای ارتقا کشاورزی در مقیاس، بهره وری، تولید مازاد و دامداریهای صنعتی باغداری با بهره وری بالا و همچنین توسعه صنعتی منطقه برنامه ریزی و سرمایه گذاری شود.
۵- وجود برنامه توسعه صنعتی سیستان از پیش شرطهای موفقیت منطقه سیستان است. توسعه صنعتی در منطقه سیستان به دلیل زیرساختهای ضعیف، انرژی (فاقد گازرسانی)، عدم ورود بخش خصوصی و دوری منطقه از بازارهای بزرگ کلان شهرها، تمرکز تولید صنعتی در مرکز کشور و هزینههای پایینتر تولید در نواحی مرکزی و برخوردار وجود نداشته است و زندگی و معیشت عمده مردم سیستان از محل مشاغل سنتی منطقه یعنی کشاورزی و دامداری و صیادی که وابسته به آب تالاب هامون و رودخانه هیرمند است تامین میشود.
طی دو دهه اخیر با قطع حقابه هیرمند و هامون و عهدشکنی افغاستان رودخانه و دریاچه خشک شد و مشاغل سنتی منطقه از بین رفت و بیکاری گسترده، بیماری (رتبه اول سل کشور)، فقر، مهاجرت و بحرانهای زیست محیطی و ریزگرد (بطوری که آلودهترین منطقه جهان در سال ۲۰۱۶ از سوی سازمان بهداشت جهانی اعلام شد) مردم سیستان را به فقیرترین مناطق کشور سقوط داد؛ لذا متنوع سازی مشاغل و ایجاد مزیتهای تولیدی و صنعتی و ترانزیتی جهت خروج از وابستگی به اقتصاد کشاورزی به دلیل ناپایداری آب ورودی به سیستان دارای اولویت میباشد.
۶- توسعه صنعتی صادرات محور در این منطقه با توجه به نیازمندی گسترده دو کشور همجوار یعنی پاکستان و افغانستان میتواند در دستور کار قرار بگیرد.
۷- نیروهای بازار و بخش خصوصی در اقتصاد بیمار ایران با سود بالای فعالیتهای غیرمولد و معاف از مالیات به سمت مناطق محروم نخواهند آمد، کما آنکه دههها است که دولت و مردم در انتظار ورود آنها هستند؛ لذا سیستان و بلوچستان بیش از اینکه از کمبود مناطق آزاد اقتصادی رنج ببرد از کمبود مداخله دولت در توسعه اقتصادی اجتماعی رنج میبرد. چه در ایجاد زیرساختهای زیربنایی و ترانزیتی، چه سرمایه گذاری انسانی (آموزش و سلامت نیمی از دانش آموزان سیستان و بلوچستان به علت عدم دسترسی و کمبودها فقط تا مقطع راهنمایی تحصیل میکنند. همچنین میانگین عمر مردم سیستان و بلوچستان ده سال کمتر از میانگین است. ۲۰ درصد کودکان استان دچار سوء تغذیه هستند. در منطقه سیستان سالانه پانصد نفر به سل مبتلا میشوند) و به ویژه ایجاد بنگاههای اقتصادی دولتی رنج میبرد.
۸- نسخه اقتصادی مراکز برخوردار و دارای انباشت سرمایه خصوصی مانند تهران یعنی محوریت بخش خصوصی با سیستان و بلوچستان با زیرساخت ناقص و فاقد انباشت سرمایه خصوصی یکسان است و به شرایط و موضع و مراحل توسعه هرکدام توجهی نشده است؛ لذا پیشنهاد میشود طبق اصل ۴۴ و تقسیم اقتصاد به سه قسمت دولتی تعاونی و خصوصی مناطق کشور بر حسب زیرساخت و سرمایه انباشته خصوصی و شاخصهای توسعه انسانی به سه دسته تبدیل شود.
دسته اول برای نواحی برخوردار، پیشران و محوریت بخش خصوصی باشد، دسته دوم نواحی متوسط از نظر زیرساخت و سرمایه محوریت خصوصی و تعاونی و دسته سوم نواحی و استانهای محروم، تعاونی و دولتی بعنوان پیشران و بخش خصوصی بعنوان مکمل و با برنامه توامندی تا حصول شرایط پیشرانی.
1 دیدگاه ها
[…] […]